ژنتیک و اپی ژنتیک در آلرژی

به گزارش واحد ژنتیک پایگاه اطلاع رسانی علوم آزمایشگاهی ایران، شیوع رینیت الرژیک (AR) در سراسر جهان در حال افزایش است. AR یکی از شایع ترین بیماری های اتوپیک در سراسر جهان است. وراثت پذیری AR بیش از 0.65 تخمین زده شده است که نشان دهنده یک مؤلفه ژنتیکی قوی است. مطالعات دوقلو احتمال اهمیت عوامل ژنتیکی را باز می کند و شواهد قوی برای بیماری اتوپیک ارائه می دهد. میزان تطابق برای درماتیت اتوپیک در دوقلوهای همسان تقریباً 80 درصد است که بسیار بیشتر از نرخ همخوانی 20 درصدی مشاهده شده در دوقلوهای برادر است. براوردهای وراثت پذیری برای AR تقریباً 91٪ است. AR، درماتیت اتوپیک و اسم بیماری های بالینی متمایز هستند. با این حال، شواهد قوی مبنی بر همبستگی انها وجود دارد، با تخمین همبستگی 0.55 برای اسم و درماتیت اتوپیک، 0.47 برای اسم و AR، و 0.62 برای درماتیت اتوپیک و AR. شباهت بین فنوتیپ های اختلالات اتوپیک نشان می دهد که عوامل بیولوژیکی و علت شناختی نیز ممکن است بین این اختلالات همپوشانی داشته باشند. انواع خطر ژنتیکی رایج که بر بسیاری از اختلالات اتوپیک تأثیر می گذارند، نشان می دهند که می توانند ویژگی های بیماری زای مشترکی را نشان دهند و ایده هایی برای توسعه درمان های جدید ارائه دهند. فراوانی واکنش های حساس به چند الرژن افزایش یافته است. بیش از 40 درصد از جمعیت در ایالات متحده و اروپا از الرژی رنج می برند . بیش از 40 درصد از بیماران مبتلا به AR دارای اسم هستند. AR با عطسه، خارش بینی، انسداد جریان هوا و... مشخص می شود.. این بیماری ارتباط نزدیکی با سایر بیماری های التهابی دارد که بر غشاهای مخاطی تنفسی تأثیر می گذارد، مانند اسم که نتیجه یک پاسخ ایمنی پیچیده به الرژن ها است.

نتایج مطالعات اخیر

بسیاری از مطالعات اخیر به اهمیت اپی ژنتیک توجه کرده اند. امروزه پذیرفته شده است که تغییرات در عملکرد ژن بدون تغییر در توالی DNA در پاتوفیزیولوژی بسیاری از بیماری ها مهم است. ما بر مطالعه انزیم ها و فرایندهای کنترل و مدیریت بیماری های مرتبط با تغییرات اپی ژنتیک تمرکز کرده ایم. مطالعات نقش اپی ژنتیک، از جمله تغییر متیلاسیون DNA، استیلاسیون هیستون، و سطوح miRNA را در پاتوژنز AR روشن کرده اند. در سلول های میزبان، تغییرات زیادی در متیلاسیون DNA و استیلاسیون هیستون می تواند در پاسخ به الرژن ها رخ دهد. برای رینیت الرژیک، اخیراً اطلاع رسانی شده است که شدت پاسخ های الرژیک را می توان با سطح متیلاسیون DNA در ژن SLFN12 هنگام قرار گرفتن در معرض گرده علف پیش بینی کرد.

با پیشرفت تکنیک های زیست پزشکی در زمینه علم ژنتیک مولکولی، رویکردهایی برای روشن کردن ژنتیک بیماری های الرژیک نیز تکامل یافته است. در سال 2002، ژنوتیپ سازی در سطح ژنوم معرفی شد که امکان ژنوتیپ صدها هزار پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی (SNPs) و انواع ساده، مانند درج/حذف و تکرار را فراهم کرد. فرصت برای نشانگرهای ژنوتیپ، تشخیص ساختار ژنتیکی انسان را افزایش داده است، و نشان می دهد که SNP ها با یکدیگر همبستگی نزدیک دارند. این امر مطالعات ارتباط گسترده ژنومی (GWAS) را در گروه های بزرگی از جمعیت مبتلا به بیماری الرژیک فعال کرده است و به محققان این امکان را می دهد که دامنه مطالعات مربوط به ژنتیک بیماری الرژیک را فراتر از ارتباط ان با مطالعات ارتباط ژنتیکی گسترش دهند.

هفت جایگاه که به طور قابل توجهی با AR مرتبط هستند، از طریق مطالعات ارتباط گسترده ژنوم (GWAS) شناسایی شده اند. بسیاری از جایگاه های دیگر نیز از طریق GWAS بیماری های الرژیک مرتبط، مانند اسم، درماتیت اتوپیک و حساسیت الرژیک شناسایی شده اند]. اخیراً با افزایش علاقه به ژنتیک، مطالعات ژنتیکی زیادی انجام شده است. با این حال، تعداد کمی بر روی ژنتیک AR تمرکز کرده اند.

در اینده نزدیک، استفاده از توالی یابی کل ژنوم فردی برای شناسایی بیماران در معرض خطر ژنتیکی و تجویز داروهای فردی امکان پذیر به نظر می رسد. تحقیقات اینده ممکن است شامل ژنوتیپ دقیق جمعیت های قومی مختلف، بهبود درک ما از عوامل محیطی و اپی ژنتیکی، و استفاده از ابزارهای جدید با استفاده از توالی یابی ژنوم، اپی ژنتیک در بافت های خاص و رویکرد بیولوژیک سیستمیک باشد. استفاده از فرایند سیستمی برای تجزیه و تحلیل الگوها در مجموعه ای سیستماتیک از داده های مولکولی بزرگ و داده های بالینی، می تواند از درمان های فردی برای بیماری های الرژیک با زیرگروه های مشابه پشتیبانی کند و بینش بالینی را در مورد پاتوژنز بیماری های الرژیک ارائه دهد.